خط آزاد
با خط سوم
پاسخ به یک پرسش مهم
وطنم در سوگ درختان تو من گریانم
مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی « ذهن روشن
مروری بر زندگی شهیده منصوره عالیخانی
مروری برزندگی فعال رسانه ای علمی ودانش آموخته ی ممتازشهیده یاسمین باکوئی کتریمی.
جنگ روایت ها یا روایت جنگ ها ؟
و ما ادراک ما غزه ؟
نقش رسانه ها و فضای مجازی در تقویت مشارکت مردمی در مدیریت شهری
جنگ و هویت زنانه
فراتر از گواهیهای کاغذی
و اینبار و اینک « ایران » در پناهگاه « ایرانیان »
مجتبی زارعی خطاب به اختلاف افکنان در زمان جنگ: اختلاف افکنی نکن!
مرثیهای بر مصلح مهارتآفرین
وقتی که جهان سر تعظیم فرو می آورد
ما و این دمل چرکین/رژیم صهیون با دم شیر بازی کرد
برای زنان کارآفرین ایرانی
آتشکدههای مهارت و توفان سیاست
یک الگوی ناب در عرصه اطلاع رسانی
ارزشیابی سیستم منابع اطلاعات پژوهشی
کنترل و نظارت و تصمیم گیری در مواقع بحران
سرمایه گذاری در مهارت آموزی و نقش آن در تولید ناخالص داخلی.
تلاقی لیالی قدر وبهار طبیعت
فواید روزه برای سلامتی چیست؟
رسانه های چکمه پوش و ستاره بر دوش
مفهوم همت در اقتصاد
ما و ناترازی ها بقلم جعفر سهرابی
ما و ناترازی ها
رمز و رازهای مانایی یک مکتب و امت
نقش رسانه در مشارکت اجتماعی شهروندان جهت توسعه گردشگری و جغرافیای پایدار شهری
وندالیسم یا پدیده تخریب گرایی اموال عمومی
درباره شهیدعلی نبی پورانگجی
جشن باستانی امرداد
رد یک شایعه
نظام منسجم و کارآمد بازرسی در شهرداریها
ما و یک دوم خرداد و یک حماسه دیگر !
مدیریت تصمیم گیری
نقش فضای سبز در توسعه پایدار شهری
مهم ترین خواص سیب
سواد سلامت رسانه در نوجوان و جوان
از مرزهای ملی تا مرزهای ضد ملی
جهش ، مردم و راهی همه افتخار و سرفرازی
تبلیغات
آن مرد آمد

چکیده خبر :
آن مرد آمد ...
جعفر سهرابی روزنامه نگار
اختصاصی خط سوم اخبار
در اوج دلتنگی ها ، در نهایت بی صبری ها ، در پر غوغاترین شب ها ، آن گاه که از زمین و آسمان ، دشت و دریا و حتا بوته زارها ...
متن کامل خبر :
آن مرد آمد ...
جعفر سهرابی روزنامه نگار
اختصاصی خط سوم اخبار
در اوج دلتنگی ها ، در نهایت بی صبری ها ، در پر غوغاترین شب ها ، آن گاه که از زمین و آسمان ، دشت و دریا و حتا بوته زارها هم از مردانه مردی چون او نشان می گرفتند و نشانه می جستند آن مرد آمد مانند همیشه آمد با ذوالفقار و جوشن بی پشت علی ، یا با نشانی از معصومیت و مظلومیت حسن و...عزم و اراده کوه فشان حسین شب شب عاشورا بود و ایران لبالب از ماتم و عزا و هر کجا که نوحه و طبل و سنج و کتل آن مرد در چنین شبی آمد آمد تا فریاد کند فریاد که :« اگر دین و آیین جدم محمد رسول خدا برقرار نمی ماند مگر با ریخته شدن خون من پس ای کودک کشان قصاب تبار بد اندیش شمشیرهای خود را بر من فرو آرید » آن مرد در چنین شبی آمد شبی که هر کجا و ناکجایی از کربلا می گفتند و عاشورا فریاد کند فریاد که :« ایران ...ایران ...ایران من ...تو بمان ...اما نه چون کربلا که قتلگاه حسین شد و هفتاد و دو تن ...اما نه چون عاشورا که از هر سوی آن صدای اشگ و ناله و شیون و زنجیر به گوش می رسید که بمان چونان همان هشت سال حماسه که جهان را به زانو درآورد و به تحسین واداشتآن مرد آمد استوار چونان دماوند ، خروشان چون خزر و توفنده تر از هر تندر و طوفانی و چنین بود که در چشم بر هم زدنی کاخ آمال شب پرستان و تیغ به دستان فرو ریخت و فریادهای شومشان به پچ پچه های سرافکندگی بدل گردید و بار دیگر و باز در شبی چون شب عاشورا ، همه چیز و همه کس مهیای حماسه ای دیگر شدند بعون الله