دوربین خط سوم

  • بانک رفاه

  • باردید استاندار ار ایستگاه نوروزی سرخ رود

با خط سوم

  • برای زنان کارآفرین ایرانی

  • آتشکده‌های مهارت و توفان سیاست

  • ‏یک الگوی ناب در عرصه اطلاع رسانی

  • ارزشیابی سیستم منابع اطلاعات پژوهشی

  • کنترل و نظارت و تصمیم گیری در مواقع بحران

  • سرمایه گذاری در مهارت آموزی و نقش آن در تولید ناخالص داخلی.

  • پیام مسئول سازمان بسیج کارگران و کارخانجات استان مازندران به مناسبت فرا رسیدن سال جدید. د

  • فواید روزه برای سلامتی چیست؟

  • رسانه های چکمه پوش و ستاره بر دوش

  • مفهوم همت در اقتصاد

  • ما و ناترازی ها بقلم جعفر سهرابی

  • ‏ما و ناترازی ها

  • ‏‏‏رمز و رازهای مانایی یک مکتب و امت

  • ‏نقش رسانه در مشارکت اجتماعی شهروندان جهت توسعه گردشگری و جغرافیای پایدار شهری

  • وندالیسم یا پدیده تخریب گرایی اموال عمومی

  • درباره شهیدعلی نبی پورانگجی

  • جشن باستانی امرداد

  • رد یک شایعه

  • ‏نظام منسجم و کارآمد بازرسی در شهرداریها

  • ‏ما و یک دوم خرداد و یک حماسه دیگر !

  • مدیریت تصمیم گیری

  • ‏نقش فضای سبز در توسعه پایدار شهری

  • مهم ترین خواص سیب

  • سواد سلامت رسانه در نوجوان و جوان

  • ‏از مرزهای ملی تا مرزهای ضد ملی

  • ‏جهش ، مردم و راهی همه افتخار و سرفرازی

  • (نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

  • مروری بر شرح وظائف نمایندگان مجلس شورای اسلامی

  • بهره وری در محیط کار

  • نقش مدیریت شهری در استفاده بهینه از منابع آبی در آبیاری فضای سبز

  • بستم بهمن سالروزاجرای عملیات ظفرمند والفجر

  • عملیات ظفرمندوالفجرهشت نقطه عطف دفاع هوایی کشوردردوران دفاع مقدس

  • هیرکانی نبض پنجاه میلیون ساله ی زمین

  • ‏فضای سبز و تاثیر آن بر شهر و شهروندان

  • مشارکت های مردمی ، بایدها و نبایدها

  • روابط عمومی ، پدیده عصر نو یا پسامدرنیته

  • تاثیر دوره های آموزشی در ایجاد انگیزه و پیشرفت کارکنان شهرداری ها

  • رسانه های چکمه پوش و ستاره بر دوش

  • هر که « باد کاشت » لاجرم « طوفان درو کرد

  • طوفان الاقصی ، تلاش هارآتص و باقی قضایا

  • مقتل خوانی به روایتی دیگر

  • تبلیغات

    کد خبر : 8209
    تاریخ خبر : 1404/3/7

    آتشکده‌های مهارت و توفان سیاست

    چکیده خبر :
    سید بهنام مهردل اختصاصی خط سوم اخبار آموزش مهارتی، آتشی است که صنعت را گرمی می‌دهد، کشاورزی را بارور می‌سازد، و دستان جامعه را به توانایی می‌آراید. این آتش، زمانی مقدس است که با سوخت خرد و نیازهای واقعی ...

    متن کامل خبر :
    سید بهنام مهردل اختصاصی خط سوم اخبار آموزش مهارتی، آتشی است که صنعت را گرمی می‌دهد، کشاورزی را بارور می‌سازد، و دستان جامعه را به توانایی می‌آراید. این آتش، زمانی مقدس است که با سوخت خرد و نیازهای واقعی انسانها شعله ور شود؛ اما اگر سیاستمداران هیزمِ تعصب و منافع زودگذر به آن بیفزایند و به بهانه‌های مختلف در آن دخالت کنند، زبانه‌هایش نه سازنده که ویرانگر می‌شود و خاکسترش بر سر مردمان می‌ریزد. نمونه‌های تلخ: مهارت‌هایی که قربانی سیاست شدند ۱. ونزوئلا: کارگاه‌های نفتی و شعارهای توخالی روزی الگوی آموزش مهارتی در حوزه انرژی بود. مدارس فنی و حرفه‌ای این کشور، مهندسان و تکنسین‌هایی پرورش می‌دادند که موتور صنعت نفت را می‌چرخاندند. اما با روی کار آمدن حکومتی که سیاست را بر فن ترجیح داد، آموزش مهارتی به ابزاری برای تبلیغ «انقلاب بولیواری» تبدیل شد. برنامه‌های آموزشی با شعارهای سیاسی آلوده گشتند، استادان فنی منتقد اخراج شدند، و دروس فنی جای خود را به کلاس‌های ایدئولوژیک دادند. نتیجه؟ صنعت نفت ونزوئلا، که روزی ستون اقتصاد بود، امروز به دلیل فرار مغزها و ناکارآمدی فروپاشیده است. ۲. آفریقای جنوبی: مهارت‌های رنگی و نژاد سیاست پس از پایان آپارتاید، آفریقای جنوبی برنامه‌های آموزش مهارتی گسترده‌ای را برای توانمندسازی سیاهپوستان آغاز کرد. مدارس فنی با شعار «یک صنعتگر، یک آینده» هزاران جوان را جذب کردند. اما سیاستمداران به جای حمایت پایدار، این برنامه‌ها را به ابزاری برای جلب رضایت انتخاباتی تبدیل کردند. کیفیت آموزش قربانی کمیت شد، مدارس بدون تجهیزات کافی تأسیس گشتند، و فارغ‌التحصیلان به جای اشتغال، با مدرک‌های بی‌ارزش در خیابان‌ها ماندند. ۳. آلمان شرقی: فروپاشی کارگاه‌های سوسیالیستی نظام آموزش مهارتی آلمان شرقی به عنوان موتور محرکه اقتصاد سوسیالیستی ستایش می‌شد. اما وابستگی این آموزش‌ها به اهداف حزب حاکم، موجب شد تا پس از اتحاد دو آلمان، بسیاری از مهارت‌های آموخته‌شده در بازار آزاد بی‌کاربرد باشند. کارگران ماهر، ناگهان خود را بازمانده‌هایی از دنیای منسوخ یافتند. ۴. هند: رویای مهارتی که به کابوس تبدیل شد برنامه «مهارت هند» با وعده آموزش ۵۰۰ میلیون نیروی کار ماهر، به سرعت به محبوبیتی جهانی رسید. اما سیاستمداران، این طرح را به میدانی برای اختلاس و رانت تبدیل کردند. مراکز آموزشی بی‌کیفیت مانند قارچ رشد کردند، مدارک جعلی فروخته شد، و جوانان هندی به جای اشتغال، در دام بدهی‌های آموزشی گرفتار آمدند. ۵. برزیل: بالهای بریده مکانیک‌ها در دهه ۱۹۹۰، برزیل با برنامه‌های آموزشی مبتکرانه، جوانان محروم را به صنعت خودروسازی پیوند داد. هنرستان‌های فنی در مناطق فقیرنشین، مانند بالهایی برای پرواز نسل جدید بودند. اما با تغییر دولت‌ها و چرخش سیاست‌های کلان، این مراکز به ابزاری برای جلب آرای انتخاباتی تبدیل شدند. بودجه‌ها به جای خرید دستگاه‌های پیشرفته، صرف تبلیغات حزبی شد، آموزش‌ها از نیاز واقعی بازار عقب ماند، و فارغ‌التحصیلان با مهارت‌های منسوخ، بیکار ماندند. امروز، بسیاری از آن کارگاه‌ها به انبارهایی پر از رویاهای خاک‌خورده تبدیل شده‌اند. ۶. مصر: نخل‌های مهارت و شن‌های سست سیاست پس از بهار عربی، مصر کوشید با ایجاد مدارس فنی-حرفه‌ای در مناطق روستایی، بیکاری جوانان را کاهش دهد. این مراکز قرار بود کشاورزان را با فناوری‌های نوین آشنا کنند و صنایع دستی را احیا نمایند. اما اختلافات سیاسی و نفوذ گروه‌های ذینفع، این طرح را به باتلاقی از فساد تبدیل کرد. تجهیزات آموزشی به جای روستاها، در انبارهای مقامات باقی ماند، برنامه‌ها بدون نیازسنجی اجرا شد، و روستاییان همچنان در چرخه فقر گرفتار ماندند. ۷. آرژانتین: رقص تانگو با سیاست آرژانتین در دهه ۱۹۴۰ با ایجاد مدارس فنی مرتبط با صنعت گوشت و کشاورزی، به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شد. اما هنگامی که سیاستمداران پوپولیست، این مدارس را به پایگاهی برای طرفداران خود تبدیل کردند، آموزش فنی از مسیر واقعی خود منحرف شد. دروس به جای تاکید بر فناوری‌های نوین کشاورزی، پر از شعارهای ملی‌گرایانه شد و آرژانتین رفته‌رفته جایگاه خود را در بازار جهانی از دست داد. ایران ما: هنرستان‌های فراموش‌شده در دهه‌های گذشته، هنرستان‌های ایران کانون پرورش صنعتگران و هنرمندان ماهر بودند؛ از نجاری تا الکترونیک، از معماری تا مکانیک. اما سایه سنگین سیاست‌های کلیشه‌ای، این نهادها را به محلی برای حذف شده‌های نظام آموزشی تبدیل کرد. بودجه هنرستان‌ها به جای تجهیز کارگاه‌ها، صرف پروژه‌های نمایشی شد، برنامه‌های درسی با واقعیت بازار کار بیگانه ماند و امروز، بسیاری از این هنرستان‌ها به ساختمان‌های خالی و نمادین تبدیل شده‌اند. سیاست، تیشه به ریشه مهارت وقتی سیاست وارد کارگاه‌های مهارتی می‌شود، ابزارها زنگ می‌زنند، طرح‌ها ناتمام می‌مانند، و دستان صنعتگران به جای ساختن، به زنجیر کشیده می‌شود. آموزش مهارتی نیازمند گوش سپردن به زبان بازار، نیازهای جامعه، و نوآوری است، نه پیروی از دستورات روزمره سیاستمداران. هرگاه دولتی آموزش فنی وحرفه‌ای را به ابزاری برای تبلیغات و انتخابات خود تبدیل کند، نه تنها اقتصاد را می‌کُشد، بلکه امید نسل‌ها را به آینده دفن می‌نماید. پایان سخن: فراخوانی برای رهایی از سیاست آموزش مهارتی، نبض زنده اقتصاد و قلب تپنده پیشرفت است. برای حفظ این نبض، باید فریاد زد: «سیاست را از کارگاه‌ها بیرون کنید! مهارت را از بند شعارها رها سازید! و آینده را نه با وعده، که با آچار و ذره‌بین بسازید...»

    اولین دیدگاه این خبر را هم اکنون ارسال کنید !

    ارسال دیدگاه

    نام و نام خانوادگی
    آدرس ایمیل
    دیدگاه من
    صفحه مورد نظر یافت نشد !