دوربین خط سوم

  • بانک رفاه

  • باردید استاندار ار ایستگاه نوروزی سرخ رود

با خط سوم

  • و ما ادراک ما غزه ؟

  • ‏راهکارهای ارتقا بهره وری نیروی انسانی و ساختار شهرداری

  • نقش رسانه ها و فضای مجازی در تقویت مشارکت مردمی در مدیریت شهری

  • جنگ و هویت زنانه

  • فراتر از گواهی‌های کاغذی

  • ‏‏‏و اینبار و اینک « ایران » در پناهگاه « ایرانیان »

  • مجتبی زارعی خطاب به اختلاف افکنان در زمان جنگ: اختلاف افکنی نکن!

  • مرثیه‌ای بر مصلح مهارت‌آفرین

  • ‏وقتی که جهان سر تعظیم فرو می آورد

  • ‏ما و این دمل چرکین/رژیم صهیون با دم شیر بازی کرد

  • برای زنان کارآفرین ایرانی

  • آتشکده‌های مهارت و توفان سیاست

  • ‏یک الگوی ناب در عرصه اطلاع رسانی

  • ارزشیابی سیستم منابع اطلاعات پژوهشی

  • کنترل و نظارت و تصمیم گیری در مواقع بحران

  • سرمایه گذاری در مهارت آموزی و نقش آن در تولید ناخالص داخلی.

  • پیام مسئول سازمان بسیج کارگران و کارخانجات استان مازندران به مناسبت فرا رسیدن سال جدید. د

  • فواید روزه برای سلامتی چیست؟

  • رسانه های چکمه پوش و ستاره بر دوش

  • مفهوم همت در اقتصاد

  • ما و ناترازی ها بقلم جعفر سهرابی

  • ‏ما و ناترازی ها

  • ‏‏‏رمز و رازهای مانایی یک مکتب و امت

  • ‏نقش رسانه در مشارکت اجتماعی شهروندان جهت توسعه گردشگری و جغرافیای پایدار شهری

  • وندالیسم یا پدیده تخریب گرایی اموال عمومی

  • درباره شهیدعلی نبی پورانگجی

  • جشن باستانی امرداد

  • رد یک شایعه

  • ‏نظام منسجم و کارآمد بازرسی در شهرداریها

  • ‏ما و یک دوم خرداد و یک حماسه دیگر !

  • مدیریت تصمیم گیری

  • ‏نقش فضای سبز در توسعه پایدار شهری

  • مهم ترین خواص سیب

  • سواد سلامت رسانه در نوجوان و جوان

  • ‏از مرزهای ملی تا مرزهای ضد ملی

  • ‏جهش ، مردم و راهی همه افتخار و سرفرازی

  • (نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی

  • مروری بر شرح وظائف نمایندگان مجلس شورای اسلامی

  • بهره وری در محیط کار

  • نقش مدیریت شهری در استفاده بهینه از منابع آبی در آبیاری فضای سبز

  • بستم بهمن سالروزاجرای عملیات ظفرمند والفجر

  • تبلیغات

    کد خبر : 8267
    تاریخ خبر : 1404/4/27

    چرا از سفره مردم؟! سید بهنام مهردل

    چکیده خبر :
    آه، این سفرهٔ سپید و در عین حال آسیب‌پذیر، این گسترهٔ مقدسی که بوی نان تازه و عرق جبین بر آن می‌پیچد، چگونه به نخستین گزینهٔ جبران کسری‌های ساختاری و ناترازی‌های انباشته بدل گشته است؟ هرگاه طبل ناتوانی در ...

    متن کامل خبر :
    آه، این سفرهٔ سپید و در عین حال آسیب‌پذیر، این گسترهٔ مقدسی که بوی نان تازه و عرق جبین بر آن می‌پیچد، چگونه به نخستین گزینهٔ جبران کسری‌های ساختاری و ناترازی‌های انباشته بدل گشته است؟ هرگاه طبل ناتوانی در مدیریت منابع یا سنگینی کفهٔ ترازوی دخل و خرج دولت‌ها به صدا درآمده، نگاه‌های نگران و دستان لرزان سیاست‌گذاران، نه به سوی اصلاح ریشه‌ای و چاره‌جویی در ساختارهای ناکارآمد که متأسفانه به سوی همین سفره‌های محقر مردم خم شده‌اند؛ گویی در این مزرعهٔ بی‌پناه، همیشه خوشه‌چینی و چیدن میوه نارس آسان‌تر از کشت بذرهای نوین عدالت و کارآمدی است. یارانه‌های پنهانِ ریشه‌دار در نظام توزیع ناعادلانه، یا کسری‌های عظیم صندوق‌هایی که سال‌ها با بی‌تدبیری تغذیه شده‌اند، به جای آنکه در کوره‌های اصلاحات ساختاری ذوب و بازآفرینی شوند، با شوک‌های ناگهانی و چنگ‌اندازی‌های بی‌امان به جیب ملت، جبران می‌گردند؛ گویا مردم، صندوق بی‌ ته رانده دائمی این نابسامانی‌ها هستند. حال آنکه تاریخ اقتصاد جهانی، روایتگر حکایت‌های دیگری است؛ سرزمین‌هایی که بر پرتگاه ورشکستگی ایستاده بودند، نه با گرسنه‌نگاه‌داشتن مردم که با جرئت در بازسازی نظام‌های مالیاتی، شفاف‌سازی حداکثری در هزینه‌ها، مبارزهٔ بی‌امان با فساد و رانت، و سرمایه‌گذاری هوشمندانه بر روی توانمندی‌های تولیدی داخلی، خود را از ورطه نجات دادند. آنان دریافتند که فشار بر معیشت جاری، نه درمان که مُسکنی مُخدّر و ویران‌گر است، زخمی که بر زخم‌های کهنهٔ اجتماعی می‌نشیند و طومار اعتماد را در هم می‌پیچد. ریشه‌کن کردن فقر مطلق، نه با کوچک‌تر کردن سفره‌ها که با گسترش فرصت‌های برابر، آموزش رایگان و کیفی، و ایجاد شبکه‌های حمایت اجتماعی هوشمند و هدفمند ممکن شد؛ حمایت‌هایی که نه‌چندان دیروز، بلندپروازانه و نه دیروز، تدبیرگرانه، بر بستری از رشد پایدار و توزیع عادلانهٔ ثروت استوار گشت. پس پرسش سوزاننده اینجاست: چرا در دیار ما، تدبیر هماره در سایه‌سار شتابزدگی و آسان‌طلبی محو می‌شود؟ چرا به جای کندن علف‌های هرز ریشه‌دار ناکارآمدی و اسراف از مزرعهٔ اقتصاد ملی، داس‌های تیز سیاست‌گذاری بر ساقه‌های لرزان معیشت مردم فرود می‌آید؟ آیا زمان آن نرسیده که به جای تیغ زدن بر تن نحیف سفره‌ها، شجاعت بازنگری در انبان‌های سنگین و ناروشن هزینه‌های دولتی، اصلاح نظام یارانه‌ای از رانت‌زدایی تا هدفمندی واقعی، و مهار سیلاب خروشان فسادی که منابع ملی را می‌بلعد، در دستور کار قرار گیرد؟ درمان دردهای مزمن اقتصادی، نسخه‌های فوری و مخاطره‌آمیز نمی‌طلبد، بلکه نیازمند نگاهی بلندمدت، اراده‌ای پولادین برای اجرای اصلاحات ساختاری و مهم‌تر از همه، احترام نهادن به کرامت و امنیت غذایی همان مردمی است که قرار است بار توسعه را بر دوش کشند. سرانجام باید پذیرفت که فشار بر سفرهٔ مردم، نه راه نجات که راه گریزی است پرپیچ‌وخم به سوی بحران‌های عمیق‌تر اجتماعی. هر لقمه‌ای که از سفره‌ای برچیده شود تا ناترازی‌های ناشی از بی‌تدبیری پُر گردد، بذر یأس و بی‌اعتمادی را در جان جامعه می‌افشاند. راه رهایی، در پیش گرفتن مسیر کشورهای پیروز این نبرد است: شفافیت، مسئولیت‌پذیری، مبارزهٔ بی‌امان با فساد، سرمایه‌گذاری بر انسان و تولید، و توزیع عادلانهٔ ثروت ملی. تنها در این صورت است که بار ناترازی‌ها بر دوش‌های توانمند رشد و عدالت خواهد ریخت، نه بر پشت خمیدهٔ سفره‌هایی که از گرسنگی می‌نالند. این است تدبیر حقیقی: ساختن فردا بر بنیان عدالت امروز، نه مصادرهٔ نان امشب برای جبران دیروزهای تباه‌شده.

    اولین دیدگاه این خبر را هم اکنون ارسال کنید !

    ارسال دیدگاه

    نام و نام خانوادگی
    آدرس ایمیل
    دیدگاه من
    صفحه مورد نظر یافت نشد !